داستان های ترکی استانبولی

ترجمه فارسی داستان های ترکی | داستان ترکی استانبولی | داستان های ترکی استانبولی با ترجمه فارسی | داستان کوتاه ترکی استانبولی
23.09.2023
ادبیات و فرهنگ ادبی متنوع
ازمیرتایمز > مقالات > داستان های ترکی استانبولی
داستان های ترکی استانبولی

داستان های ترکی استانبولی

 

داستان های ترجمه شده از ترکی استانبولی

دختر شلخته

داستان سرنوشت دختری شلخته نامرتب و افسرده و کشف راز رقص باله پدربزرگش

سرنوشت به ترکی استانبولی Yazgı

نویسنده: Özge Aydın Özcan ترجمه از ترکی استانبولی: س.حمید رابط 


آیا تا به حال برای رفتن به توالت وارد رستوران شده اید و یک بشقاب راویولی با مقدار زیادی سیر خورده اید؟ در حالی که در کنار جاده منتظر تاکسی هستید، بدون فکر کردن برای محافظت خود از صاعقه به طور غیر ارادی به سمت ایستگاه اتوبوس دویده اید؟ که بیش از نیم ساعت در انتظار اتوبوس بمانید و مثل سوسیس در داخل آن بلرزید. باران ناگهانی؟ سوار اتوبوس می شوی بدون بلیط در حالی که به قیافه مردم نگاه می کنی از خانم میانسالی بلیطی بیگیری و بری عقب اتوبوس، با راننده اتوبوسی که به شدت ترمز می کند. با بوی سیر و سر تا پا خیس با شدت ترمز به آغوش خوش تیپ ترین مرد دنیا بیوفتی؟ شده آیا؟ من هم نیفتادم... اما دمت افتاد.

مطالعه ادامه داستان

داستان گودی آب

داستان کوتاه گودی آب

ترجمه فارسی Suyun Gamzesi | نویسنده:Dilek Cabbar Göç | ترجمه:س.حمید رابط


گودی در این داستان نه به معنای عمق ، گودی به معنای چال خنده ، و آب درون احساسیست که با گودیی همچون چال خنده در جوش و خروش است ، آب در این داستان احساسات متلاطم شخصیت داستان ماست

مقدمه مترجم

این داستان سرشار از احساساتی است که اگر تجربه اش نکرده باشید برایتان قابل درک نخواهد بود. تجربه تلاطم آب درون و جوش و خروش احساساتی که با به یاد آوردن خاطره ای و یا جمله ای در درونتان دیوانه وار خودش را به دیواره های درونتان می کوبد.

Gamze: در زبان ترکی به معنای چال خنده یا گودی لپ به هنگام خندیدن است.  معنای آب ، عمق و شدت جریان آن در تعاریف و تعابیر فلسفی ، به معنای احساسات و میل جنسی تعریف و تعبیر می شود. توجه داشته باشد که در برخی جاهای داستان شخص اول ، همزاد پنداری کرده و خود را در قالب معشوق خود تجسم می کند.

دارم راه می روم. زیر آسمان، بالای زمین. بین پایین و بالا. همه این ساختمان ها، وسایل نقلیه، چراغ ها، صداها و کلماتی که با هم برخورد کرده و روی هوا از هم پاشیده شده و روی زمین می افتند و زیر پا لگد می شوند. آدم ها و پرندگان ، سنگ ها و گیاهان ، خواب ها و رویاها ، کینه ها و شادی ها ، اشتیاق ها و ماندن ها...

مطالعه ادامه داستان

داستان ترکی استانبولی

Şemsiye ( چتر )

داستان کوتاه چتر داستان آشنایی دو دختر لزبین


به محض اینکه سایه ی بزرگش در مقابل پنجره ی بزرگ سرتاسری ظاهر شد، به ساعت نگاه می کنم، هنوز برای رفتن وقت دارم. حالا اگر می توانی دو ساعت به صدای زمهت او گوش کن. طبق معمول در را با لگد باز می کند، با صدای کلفتی سلام بزرگی می دهد و با خوشحالی می نشیند. فقط فاوست در دفتر حضور دارد. او شبیه گرچن نفرین شده و عبوس نشسته است ، من به هر دو گوش می دهم حتی اگر نخواهم. من می دانم که نمی توانم در مورد مهارت های خود از معماری کلاسیک با این پیمانکاران بسیار مدرن صحبت کنم. من فقط یک زمین شناس معمولی هستم که باید این دفتر را با آنها مشارکتا استفاده کنم.

مطالعه ادامه داستان

داستان مژگان

داستان ترکی استانبولی مژگان

Müjgân

نویسنده:  Gizem Demir | ترجمه:س.حمید رابط


پدرم را در حالی پیدا کردم که در پیشخوان یک کتابفروشی بود

در میان کتابهای قابل فروش بهت زده بود. 3 لیره برایش ارزش گذاشته بودند. خنده ای بر چهره اش بود که تا به حال ندیده بودم ، آرامشی که با آن آشنا نبودم. در کنارش کسانی که تا به حال ندیده ام... مردی که قادر به صحبت کردن نیست ، مادرم را خیلی دوست دارد اما نمیتواند ابرازش کند ، پدری که فقط می تواند عشقش را با دستی که هنگام خواب بر سرمان می کشد، به ما نشان دهد، انسانها را در آغوش می گرفت. زنی که مادرم نبود و دو مرد دیگر ، پیک های مشروب شان را به سلامتی میزنند.  خوشحالی شان، چقدر عجیب است. من متاسفم که نمی دانستم پدرم چنین لبخند محکم و سرشار از شوق زندگی داشته. 

مطالعه ادامه داستان

داستان ترکی استانبولی

داستان کوتاه پیشگویی چکاوک


ترجمه فارسی Tarla kuşunun kehaneti از ترکی استانبولی

نویسنده: Mehmet Taşdemir | ترجمه:س.حمید رابط

آلما با دردی عمیق در دل از پنجره به بیرون خیره شده بود و دور شدن نِفِر را از میان مزارع گندمی که یک اینچ بزرگتر شده بود نظاره می کرد. به دلایلی احساس کرد چکاوکی در یکی از مزارع دور به پرواز درآمد.

مطالعه ادامه داستان

داستان خشونت زنان

زن‌کشی | قاچاق زنان و دختران | ختنه زنان | کودک همسری | تجاوز جنسی

داستان کوتاهی از خشونت علیه زنان


ترجمه فارسی Şahin bakışlı kadın

 ترجمه:س.حمید رابط

در ورودی ساختمان ایستاده بود، یک متر و نیم جلوتر از میزی که من نشسته بودم فاصله نداشت. دو پسر کوچک کنارش توجهم را جلب کردند. آنها با بلوغ و پختگی که بیشتراز سنشان بود، ثابت، آماده، مطیع و تقریباً بی حرکت منتظر بودند. دو پسر کوچک با شانه‌های افتاده و تپش قلبی ناشی از ترس و شجاعت.

زن گهگاهی به جاده نگاه می کرد، انگار منتظر کسی بود، و بلافاصله به جای خود باز می گشت. صورتش از کبودی و تورم پوشیده شده بود و رفتارش به شدت عجیب بود.

مطالعه ادامه داستان

دختر در حال سیگار کشیدن

مادرم رو بعد از مدت ها می بینم که می خنده


شبِ صدای غرغرتلویزیون با صدای "واه واه واه" مادرم در هم تنیده شده بود. دیگه طاقت ندارم باید سیگار بکشم ، ولی اول باید از رختخواب بلند شم و به سمت در بالکن برم ، اما اون پارکت های لعنتی کف اطاق حتما چرق چوروق خواهد کرد بعدش هم نوبت جیرجیردر بالکن میرسه .

مشکلات من ونگاه کن!

چرا نمی تونم از رختخواب بلند شم ، به بالکن برم تا آن طور که دوست دارم آزادانه سیگار بکشم؟ من چند سالمه؟

مطالعه ادامه داستان

 


ادبیات ترکی استانبولی قطعات شفاهی و متون نوشته شده به این زبان را شامل می‌شود که چه در شکل عثمانی چه در اشکال ادبی آن مانند گونه‌ای که امروزه در ترکیه به آن صحبت می‌شود


توی این مجموعه داستان های کوتاه ترجمه شده ای رو با موضوعات مختلف داریم که می تونید از خوندنشون لذت ببرید. بعضی از نویسنده ها نوپا هستند بعضی ها هم معروف بعضی ها کلا نویسنده نیستند ولی می نویسند. گاها لازم نیست که کسی نویسنده باشه بعضی از اثر های معروف جهان رو کسانی نوشتن که اصلا نویسنده نبودن.

بعضی ها پس از نوشتن داستانشون و انتشارش پشیمون میشن:


  • آگاتا کریستی نویسنده معروف انگلیسی با وجود ۳۳ رمان و ۵۶ داستانی که درباره کارآگاه معروف هرکول پوآرو نوشت، هیچوقت طرفدار این شخصیت نبود.
  • سر آرتور کانن دویل دیگر نویسنده پرآوازه انگلیسی ممکن است با شخصیت شرلوک هلمز یکی از ماندگارترین چهره‌های داستانی در تاریخ را خلق کرده باشد اما خودش از این کارآگاه دل خوشی نداشت و از او متنفر بود چون روی آثار فاخرش سایه انداخته بود و مانع از آن می‌شد که حضور قدرتمندتری در جهان ادبیات داشته باشد.
  • آلن الکساندر میلن وقتی مشخص شد موفقیت چهار کتابی که مجموعه وینی پو را تشکیل می‌دهند، دیگر آثار میلن را تحت الشعاع قرار خواهد داد، وی از نوشتن آنها پشیمان شد.
  • ویلیام پاول همزمان با آن که ارتش آمریکا می‌خواست او را به جنگ در ویتنام اعزام کند، در سال ۱۹۶۹ شروع به نوشتن کتابی به نام کتاب آشپزی آنارشیست کرد شامل دستورالعمل‌هایی برای ساخت مواد منفجره، ابزارهای ابتدایی هک ارتباط از راه دور، سلاح‌های مربوطه و شیوه ساخت موادمخدر غیرقانونی در منزل. این کتاب در سال ۱۹۷۱ منتشر شد. پاول در سال ۲۰۱۳ در مقاله‌ای توضیح داد که چرا فکر می‌کند باید چاپ این کتاب متوقف شود. اما از آنجایی که نویسنده هیچوقت حق مالکیت معنوی این اثر را نداشت نمی‌توانست در این باره اقدامی کند.

ویلیام پاول کتاب آشپزی آنارشیست

  • لوییزا می آلکوت رمان‌نویس آمریکایی تمایلی نداشت کتابی درباره دختران بنویسد اما توماس نیلز، ویراستار کتاب، به این کار اصرار کرد. آلکوت در اولین تلاش برای نوشتن این رمان بی حوصله و کلافه شد و دست از کار برداشت اما وقتی نیلز گفت فقط در صورتی که یک بار دیگر نوشتن این کتاب را امتحان کند کتاب تفکرات فلسفی پدرش را منتشر خواهد کرد، لوییزا زنان کوچک را ظرف دو ماه نوشت. اگرچه این رمان موفقیت بزرگی کسب کرد اما الکات برایش اهمیتی قائل نبود.

گردآوری مجله ازمیرتایمز     ترجمه: س.حمید رابط    

روزهای هفته رو چی بپوشم که متنوع و شیک باشم همیشه

برنامه استایل متنوع روزانه دخترانه برای پاییز

هر روز هفته "چی بپوشم؟" در حالی که در مقابل کمد لباس بلاتکلیف هستید، چقدر زمان را با فکر کردن به اینکه چی بپوشید تلف می کنید؟ مدت انتخاب استایل و تیپ خود قبل از آماده شدن برای رفتن به سر کارمدرسه یا مهمونی وسر می تواند در وقت شما صرفه جویی کند... اکنون ما اینجا هستیم با پیشنهادات ترکیبی ویژه برای 7 روز در هفته برای کمک به شما! بیاید شروع کنیم…

مطالعه ادامه
روزهای هفته رو چی بپوشم که متنوع و شیک باشم همیشه