نکات جالب و تعریف کلی خرده فرهنگ ها و هنجارها
خرده فرهنگ به چه فرهنگ ها و چه کسانی گفته می شود؟
خرده فرهنگ گروهی از افراد درون یک فرهنگ هستند که خود را از فرهنگ مادری که به آن تعلق دارد متمایز می دانند و اغلب برخی از اصول بنیادین فرهنگ خانوادگی و یا جامعه خود را نقض می کنند. خرده فرهنگ ها هنجارها و ارزش های خود را در مورد مسائل فرهنگی، سیاسی و جنسی تغییر می دهند و با حفظ ویژگی های خاص خود ، خود را بخشی از جامعه می دانند.
نمونه هایی از خرده فرهنگ ها عبارتند از:
hippies, goths, bikers, skinheads,hip-hopers
مفهوم خرده فرهنگ ها در جامعه شناسی و مطالعات فرهنگی توسعه یافته ولی به راستی تا چه اندازه آدمها حق دارند که آزادانه فرهنگ ، سبک زندگی و اعتقادات خود را انتخاب کنند. ناکفته نماند که خرده فرهنگ ها را با ضد فرهنگ ها اشتباه نگیرید.
فرهنگ لغت انگلیسی آکسفورد، خرده فرهنگ را در رابطه با انسان شناسی جامعه شناختی و فرهنگی، این گونه تعریف می کند:
« یک زیر گروه قابل شناسایی در یک جامعه یا گروهی از مردم ، به ویژه گروهی که با باورها یا علایق متفاوت با عقاید گروه بزرگتر و یا جامعه ی خود مشخص و ایده ها وعملکردهای متمایزو متفاوتی با شیوه زندگی فرهنگ ریشه ی خود داشته باشند خرده فرهنگ نامیده می شود »
دیک هبدایج در کتاب خود در سال 1979 با نام خرده فرهنگ نوشت:
خرده فرهنگ براندازی عادی است. او نوشت که خرده فرهنگها را میتوان بهدلیل ماهیت انتقاد از استانداردهای غالب جامعه ، منفی تلقی کرد. هبدایج استدلال کرد که خرده فرهنگ افراد همفکری را که احساس میکنند استانداردهای اجتماعی آنها را نادیده می گیرد را گرد هم میآورد و به آنها اجازه میدهد تا حس هویت خود را بازیابی کنند.
در سال 1995، سارا تورنتون، «سرمایه ی خرده فرهنگی» را به عنوان دانش و کالاهای فرهنگی به دست میآمده توسط اعضای یک خرده فرهنگ و ارتقاء آن و تمایز بخشیدن ان نسبت به سایر گروهها نامید.
در سال 2007، کن گلدر پیشنهاد کرد که خرده فرهنگ ها را از ضد فرهنگ ها بر اساس سطح تاثیرآنها بر جامعه متمایز کنند. گلدر همچنین شش راه کلیدی را پیشنهاد کرد که در آنها می توان خرده فرهنگ ها را از طریق آن شناسایی کرد:
- اغلب رابطه ی خوبی با فعالیت ندارند ("تنبل"، "آویزون"، چه در حین بازی یا در اوقات فراغت و غیره)
- رابطه منفی یا بلاتکلیف با مدرسه
- سازگاری بیشتر با محیط های بیرونی ("خیابان"، "ماشین"، باشگاه و غیره)
- احساس تعلق نسبت به گروه های خارج از خانه (یعنی گروه های اجتماعی غیر از خانواده)
- افراط و تفریط در روابط (به استثنای برخی موارد)
- امتناع از زندگی عادی و توده ای شدن
جامعه شناسان گری آلن فاین و شریل کلاینمن استدلال کردند که تحقیقات آنها در سال 1979 نشان داد که خرده فرهنگ ها برای ایجاد انگیزه در یک عضو بالقوه برای اتخاذ دستاورد ها ، رفتارها ، هنجارها و ارزش های مشخصه گروه تلاش می کنند
خرده فرهنگ ها و انحرافات آنها
اولین مطالعات خرده فرهنگ ها از مکتب شیکاگو به دست آمد که آنها را به عنوان اشکال انحراف و بزهکار تفسیر کردند. آنها را نوعی بیسازمانی اجتماعی نامیدند ، ادعا کردند که خرده فرهنگها از یک سو به دلیل عدم اجتماعی شدن برخی از بخشهای جمعیت با فرهنگ جریان اصلی و از سوی دیگر به دلیل اتخاذ مدلهای ارزش شناختی و هنجاری جایگزین پدید آمدهاند. آنها اهداف یا رفتارهای عملی را که توسط فرهنگ اصلی ارائه می شود نمی پذیرند و اهداف متفاوتی را به جایگزین می کنند . بنابراین بسته به شرایط ، مبتکر، شورشگر یا گوشه گیر می شوند (ریچارد کلوارد و لوید اوهلین).
خرده فرهنگ ها، فرآیندهای برچسب گذاری شده هستند که بر اساس آن، همانطور که هاوارد اس بکر توضیح می دهد ، جامعه آنها را به عنوان افراد خارجی برچسب زده و تعریف می کند. همانطور که کوهن توضیح می دهد، سبک هر خرده فرهنگ ، متشکل از تصویر، رفتار و زبان ، به ویژگی تشخیص آن فرهنگ تبدیل می شود. پذیرش تدریجی یک مدل خرده فرهنگی توسط یک فرد ، موقعیت رو به رشدی را در این زمینه به او میبخشد ، اما اغلب او را از حضور دربافت اجتماعی گسترده تر جامعه محروم میکند.
کوهن از اصطلاح «پسرهای گوشهای» استفاده کرد که قادر به رقابت با همسالان خود نبودند ،در نتیجه وضعیت سرخوردگی و جستجوی راه حل را برای آنها به همراه داشته.
خرده فرهنگ ها و حس مقاومت
در کارهای جان کلارک ، استوارت هال ، تونی جفرسون و برایان رابرتز از بیرمنگام CCCS (مرکز مطالعات فرهنگی معاصر) ، خرده فرهنگ ها به عنوان اشکال مقاومت تعبیر می شوند. به نظر می رسد که جامعه به دو طبقه اساسی تقسیم می شود ، طبقه کارگر و طبقه متوسط که هر کدام فرهنگ طبقاتی خاص خود را دارند و فرهنگ طبقه متوسط غالب است. بهویژه در طبقه کارگر، خرده فرهنگها از حضور علایق و وابستگیهای خاصی که مدلهای فرهنگی حول آنها پدید میآیند ، در تضاد با فرهنگ اصلی و فرهنگ اصلی آنها رشد میکنند. در مواجهه با تضعیف هویت طبقاتی ، خرده فرهنگها اشکال جدیدی از هویت جمعی هستند که راهحلهای خیالی برای مشکلات ساختاری توسعه میدهند. با این حال، صنعت فرهنگی اغلب قادر است اجزای چنین سبکی را دوباره جذب کند و بار دیگر آنها را به کالا تبدیل کند. در عین حال، رسانههای جمعی، در حالی که با پخش تصاویر خود در ساختن خرده فرهنگها مشارکت میکنند ، از سویی با محروم کردن آنها ویا انشار محتوای خرابکارانه یا تصاویر ویرانگر از آنها، آنها را تضعیف میکنند.
روابط با فرهنگ اصلی جامعه
شناسایی خرده فرهنگ های خاص ممکن است دشوار باشد زیرا سبک آنها (به ویژه لباس و موسیقی) ممکن است توسط فرهنگ تودهای بزرگتر و یا شرکت های تجاری برای مقاصد تجاری پذیرفته شده باشد. کسبوکارها اغلب به دنبال سرمایهگذاری بر جذابیت خرده فرهنگها در جستجوی تنوع هستند که در فروش هر محصولی ارزشمند است. این فرآیند تصاحب فرهنگی ممکن است اغلب منجر به مرگ یا تکامل خرده فرهنگ ها شود ، زیرا اعضای آن سبک های جدیدی را اتخاذ می کنند که به نظر می رسد با جریان اصلی جامعه بیگانه است. خرده فرهنگ های مبتنی بر موسیقی به ویژه در برابر این فرآیند آسیب پذیر هستند.
آنچه ممکن است در یک مرحله در تاریخ یک خرده فرهنگ در نظر گرفته شود مانند فرهنگ های جاز، گوت، پانک، هیپ هاپ و ریو می تواند ذائقه مردم را درجریان اصلی یک دوره کوتاه نشان دهد. برخی از خرده فرهنگ ها اهمیت سبک را رد یا تغییر می دهند و برعضویت از طریق پذیرش ایدئولوژکی تأکید می کنند که ممکن است در برابر استثمار تجاری بسیار مقاوم تر باشد.
سبک لباس متمایز (و در ابتدا تکان دهنده) خرده فرهنگ پانک ، زمانی که به یک فرهنگ محبوب رسانه ای تبدیل شد ، توسط شرکت های غول مد بازار پذیرفته و گسترده شد.
دیک هبدیج استدلال میکند که خرده فرهنگ پانک همان «روشهای زیباییشناختی رادیکال» مانند دادا و سوررئالیسم را به اشتراک میگذارد:
استفاده از « دوشان » اشیایی ساخته شده که به چشم هنر شناخته میشوند ، غیرقابل توجهترین و نامناسبترین اقلام میتواند یک سنجاق، یک گیره پلاستیکی لباس، یک قطعه تلویزیون، یک تیغ، یک تامپون باشد.
قبایل شهری در خورده فرهنگ ها
در سال 1985، میشل مافسولی، جامعه شناس فرانسوی، اصطلاح قبیله شهری را ابداع کرد. پس از انتشار کتاب «زمان قبایل» (1988) این اصطلاح به طور گسترده ای مورد استفاده قرار گرفت. در سال 1996 این کتاب به زبان انگلیسی منتشر شد.
به گفته مافسولی، قبایل شهری ریزگروه هایی از مردم هستند که در مناطق شهری دارای علایق مشترک هستند. اعضای این گروههای نسبتاً کوچک، جهانبینی، سبک لباسپوشی و الگوهای رفتاری مشابهی دارند. تعاملات اجتماعی آنها عمدتاً غیررسمی و از نظر احساسی پر بار است.
پنج سال پس از اولین ترجمه انگلیسی Le temps des tribus، نویسنده Ethan Watters ادعا می کند که نئولوژیسم را در مقاله ای در مجله نیویورک تایمز ابداع کرده است. این ایده بعداً در کتاب قبایل شهری او که خانواده و تعهد را تعریف میکند، گسترش یافت. به گفته واترز، قبایل شهری گروههایی از افراد هستند که هرگز ازدواج نکرده و بین سنین 25 تا 45 سال هستند که در گروههایی با منافع مشترک گرد هم میآیند و از سبک زندگی شهری لذت میبرند که جایگزینی برای ساختارهای سنتی خانواده خود می باشد.
فرهنگ های مبتنی بر هویت جنسیتی و جنسی
انقلاب جنسی در دهه 1960 منجر به طرد ضدفرهنگی هنجارهای جنسی و جنسیتی شد، به ویژه در مناطق شهری اروپا، آمریکای شمالی و جنوبی، استرالیا و سفیدپوستان آفریقای جنوبی. یک محیط اجتماعی راحتتر در این مناطق منجر به تکثیر خرده فرهنگهای جنسی و تجلی فرهنگی جنسیت غیر هنجاری شد. مانند سایر خرده فرهنگها ، خرده فرهنگهای جنسی سبکهای خاصی از مد و ژستها را اتخاذ کردند تا آنها را از جریان اصلی متمایز کنند.
همجنس گرایان خود را از طریق فرهنگ همجنس گرایان که بزرگ ترین خرده فرهنگ جنسی قرن بیستم به شمار می رود، نشان می کردند
با پذیرش روزافزون همجنس گرایی در اوایل قرن بیست و یکم، از جمله در صنعت مد، موسیقی و طراحی، فرهنگ همجنس گرایان را دیگر نمی توان به عنوان یک خرده فرهنگ در بسیاری از نقاط جهان در نظر گرفت . هویتها یا نقش بوچ زن در میان برخی از لزبینها خرده فرهنگ خود را با لباسهای کلیشهای، بهعنوان مثال درگ کینگها، ایجاد میکند. در اواخر دهه 1980، جنبش دگرباش ها را میتوان خرده فرهنگی در نظر گرفت که به طور گسترده آنهایی را در بر میگیرد که هنجارگری را در رفتار جنسی را رد میکنند و دیدهپذیری و کنشگرایی را جشن میگیرند. جنبه های خرده فرهنگ های جنسی می تواند در امتداد سایر خطوط فرهنگی متفاوت باشد.
رسانه های اجتماعی و خورده فرهنگها
وب سایت ها و شبکه های اجتماعی به سرعت تبدیل به پرکاربردترین شکل ارتباطی و ابزاری برای توزیع اطلاعات و اخبار می شوند. آنها راهی برای ارتباط افراد با پیشینه ، سبک زندگی ، حرفه یا سرگرمی های مشابه ارائه می دهند. به گفته یکی از بنیانگذاران و استراتژیست خلاق اجرایی RE-UP، زمانی که فناوری به یک «نیروی حیات» تبدیل می شود، خرده فرهنگ ها به استخوان اصلی رقابت برای برندها تبدیل می شوند ، زیرا شبکه ها از طریق ترکیبات و پدیده های فرهنگی بالا می روند. در مورد رسانه های اجتماعی، به نظر می رسد که علاقه فزاینده ای در میان تولیدکنندگان رسانه برای استفاده از خرده فرهنگ ها برای برندسازی وجود دارد.
تبعیض جنسیتی و جنسی
گاهی اوقات تبعیض نسبت به یک فرد بر اساس فرهنگ یا خرده فرهنگ آنها انجام می شود. در سال 2013، پلیس منچستر بزرگ در بریتانیا شروع به طبقهبندی حملات به خردهفرهنگهایی مانند گوتها، ایموها، پانکها و متالهدها به عنوان جرایم ناشی از نفرت کرد. این تصمیم به دنبال قتل سوفی لنکستر و ضرب و شتم دوست پسرش در سال 2007 بود که به دلیل گوت بودن مورد حمله قرار گرفتند.
در سال 2012، قتل های ایمو در عراق رخ داد که حداقل 6 تا 70 پسر نوجوان را شامل شد که در بغداد و عراق ربوده، شکنجه و به قتل رسیدند ، زیرا آنها به سبک ایموهای غربی پوشیده بودند. اسکات هانتینگتون ، کارشناس رسانههای اجتماعی، یکی از راههایی را ذکر میکند که در آن خرده فرهنگها با موفقیت مورد هدف قرار گرفته شده اند و میتوان آنها را برای کسب درآمد استفاده داد.
گردآوری مجله ازمیر تایمز ترجمه: س.حمید.رابط
مطالب مرتبط
- 11 سوالات و تفکر متداول درباره لزبین ها ترجمه از ترکی استانبولی
- نظر زیگموند فروید درباره همجنس گرایی ، اگر مزیتی نداشته باشد چیزی هم برای شرم آوری ندارد
- مقالات جامعه شناسی مجله ازمیر تایمز
- استایل گوتیک چیست چگونه به سبک پوشش گوتیک لباس بپوشیم مد و فرهنگ گوتیک ترکیه
- انسانهای ضد فرهنگ ضدفرهنگ یعنی چه؟ فرهنگی که هنجارهای رفتاری آن با فرهنگ جامعه متفاوت است
پربازدیدترین نوشتهها
مقالات و داستان های ترجمه شده از ترکی استانبولی از نویسندگان ترک و نویسندگان ایرانی
هدونیسم یا زندگی بر اساس لذت طلبی و لذت جویی
هدونیسم چطور به ما کمک میکنه که از رنج بیهوده ، به شادی برسیم
امروزه یک نقطه نظر فلاسفه مکتبی پرسر و صدا قدم به جهان گذاشته بنام hedonism «هدونیسم» یا زندگی بر اساس لذت طلبی و لذت جویی.
هدونیسم میگه در هنگام رنجش حواستون باشه که حتما خواب مناسب داشته باشید و به موقع یعنی شب ها که ترشح هورمون ها به حداقل رسیده تا نرون های مغزی ما استراحت کنند و تنش های ناشی از مصائب روزانه را تخلیه کنند. داشتن یک غذای مناسب و به موقع که محرک اعصاب نباشد هم خیلی کمک کننده ست ،بخصوص هنگام خوردن و نوشیدن به طعم واقعی آن آگاه باشی و ازشون لذت ببری.