سین جاوید

یک نفراز میلیاردها جمعیت جهان که بر حسب اتفاق پروندش این دنیا گم شده که نه راه پس داره نه راه پیش ، نویسنده طنز و روز نگار طنز

سین جاوید

سین جاوید هستم

متولد 13 آخرین ماه بهار ( روز استرس ملی ) البته تا پارسال فکر میکردم تابستونه ، کارشناس کشاورزی، مهندسی باغبانی دارم از دانشگاهی تقریبا پشت کوه های آلپ ، مربی مهد کودک با سابقه ۷ سال  کار در تمامی سنین بنحویکه تخصصم درمهد کودک و آموزش بچه ها بیشتر از کشاورزیه. 🙄 گیاهخوار نیستم

سابقه داستان نویسی که نمیشه گفت سابقه روزنگار نویسی از بدو مادر شدنم ، اندکی ذوقی و سر سوزن هم  هنری. انواع تزریقات و از جمله وریدی، غیر وریدی و ... بلدم. دروغ بگم 30 سالمه. بسیار علاقه دارم به زندگی خوشحالم ، ایران بدنیا اومدم و تو خونه زکریا صدام میکنن چون ارادت خاصی به ایشان دارم و همیشه هم رازی ازین ارادتم.


یه دوستی که تا پارسال بلد نبود اسمش و انگلیسی بنویسه ، جایی اسم منو نوشته بود Gavid تو یه نمایشگاه اسمم و به فارسی گاوید رو کارت شناساییم زده بودن کل نمایشگاه تو دسشویی بودم کسی اسمم ونبینه. نمایشگاه بعدی خودم اسمم ودادم Javid چاپ کردن باز ملت میگفتن سلام خانوم گاوید 🙃

خلاصه امروز همون دوست و دیدم.  بیت کوین تو خونش استخراج میکنه 😕

سین جاوید

خانواده معمولی سین جاوید

من در خانواده کاملا معمولی دیده به جهان گشودم  ... روزیکه در ایران باید بنام روز استرس ملی 😑 نامگذاری میشد ، چون وسط ترین روز درماه امتحانات ، پایان ثلث سوم  و درسالهای اخیر ثلث مفهومش وداده به ترم ...   و آزمون ترم آاخر  مدارس و کلیه آموزشگاهها ست.    به خاطر رحلت امام  خمینی چهارده و پانزده  خردادماه تعطیله ، معمولا سختترین امتحان رو برای بعد تعطیلات در نظر میگرفتند به خاطر همین تمام دوران تحصیل یا سرم تو کتاب بود یا مامانم داد میزد سرت تو کتاب باشه  ، مثلا تو امتحان داری !!! 😐 و من اصلا درکی از امتحان نداشتم  با همین افکار چشم  باز میکنم ، سیزده خرداد هزارو چهارصد....

وقتی کوچیکتر بودم  کادوی روز تولد حس عجیبی داشت اصلا بدنیا میومدم  بخاطر گرفتن کادوی تولد .  هر چند پارچ و لیوانی که  تولد هفت سالگیم کادو گرفتم هنوز اندازم نشده وخیلی از کادوهای دوران مجردیم رفت تو لیست جهازیه واز بس بعضی کادو ها غیر کاربردی بودن مجدد کادو بردم تا چرخه زندگی و زنجیر محبت پاره نشه .. ولی الان درک میکنم حتی  همون غیرکاربردی ها هم یاد آوریی از یک اتفاق  بزرگ بود ..   یعنی تو برام مهمی   یادآوری میکنم به خودم  امروز در جوان ترين سنى  هستم كه از اينجا به بعد خواهم داشت... نمیدونم من دهه شصتی هستم  یا پنجاهی ولی میدونم طبق روال جامعه با چشم و هم چشمی و مقایسه بزرگ شدم  بچه های  مردم و پیشرفتهای دیگران بشدت نقش مهمی در تربیتم داشت اصلا مهم نبود نسل من والدین تحصیل کرده یا بیسواد داشته باشن قانون تربیت یکی بود....  قانون  عدم رعایت حقوق فرزند !!! 

کاریکاتور دختر بو دم اسبی سیاه

يك كيلو آهن سنگين تره يا يك كيلو پنبه

من متولد دهه ای هستم که  برای تشخيص آی كيومون، سوالِ يك كيلو آهن سنگين تره يا يك كيلو پنبه رو ازمون  ميپرسيدن .... معلوم بود ديگه يك كيلو پنبه سنگين تره...   از امسال باید خیلی چیزهارو تو زندگیم تغییر بدم لیست چیزهایی‌ که تو زندگیم باید تغییر بدم:

1 - همه چیز

جبران خلیل جبران  رو هی تو ذهنم  مرور میکنم  خط تقارنش و پیدا کنم  یک زمانی من  با نوشته های این نویسنده زندگی میکردم . من درست فهمیدم ،  خیلی از چیزها تقارن ندارن نیمه های گمشده ای که تو زندگی خودمونو براشون هلاک میکنیم گاهی   نیمه مکمل ما نیستن اونا وجودی جدا هستن  که مستقل عمل میکنن  اعتراف میکنم از اول هم  در درک درس ریاضی استعداد خوبی نداشتم نمیدونم چطور مسئله قرینه و  ربط دادم به  نیمه گمشده ..      

ولی حتما ‏یه بار باید جبران خلیل جبران رو از وسط تا کنم ببینم جبراناش میوفته رو هم یا الکی میگن

 

از حق نگذریم  وجود اینترنت  و گوشی های هوشمند در جامعه امروزی  واقعا باعث راحت تر شدن همه امورات شده مثلا من خودم دختری دیدم درحال موت به نحویکه یک متر شلنگ سرم از دست چپش وارد و از زیر پای راستش خارج شده بود و محتویات سرم با رنگ دیگری در ظرف پلاستیکی مشابه میریخت ، ولی همچنان تلاش درنشان دادن  شلنگ سرم و مخفی کردن شدید شلنگ‌ خروجی و کیسه شفافی که ماده ای همرنگ آب سیب کف کرده داخلش بود و گرفتن سلفی و استوری داشت !!!!!  😏

این یعنی اینترنت در  ایجاد امید به زندگی در جوانان نقش بسزایی داشته  مثلا من خودم  هنر والایی در گم شدن دارم ، حتی هنر گم شدن در مسیرهایی که هیچ خروجی ، هیچی محل توقف و حتی مسیر انحرافی ندارن ، حتی زمانی که استعداد کافی در گم شدن تو یک‌ مسیر مستقیم از خودم نشون دادم ، رسانه  و اپلیکیشن های مسیر یاب  بدادم رسیدن. خوب که فکر میکنم این مثال اصلا مناسب نیست چون من با مسیر یابها هم به دلیل عدم تشخیص چهار جهت اصلی باز هم گم شدم. 😁😊😅🤗  (( کلا مثال خودم و فراموش کنید ))  واما وجود تکنولوژی درخانه ما  بسیـــــــــــار حائز اهمیته  چون مادر بنده  که تجربه ی دیدن  چهار فصل را نزدیک‌ به شش دهه ، شایدم بیشتر بنام خود ثبت کرده..... چند سالی هست که با صدای موزیک جیپسی کینگز برای نماز صبح بیدارمیشه و آن چنان عبادت خالصانه ای داره که گویی خود  حضرت با اذان جیپسی حبشی مردم را به دین گرویاندند ....

شک‌ ندارم‌ مادرم در میانه ی نماز درذهن خود جمله ی... ((به بهشت نمیرم اگر جیبسی کینگز آنجا نباشد )) رو مرور میکنه


گردآوری مجله ازمیرتایمز 

تعریف ایدئولوژی پانک به طور خلاصه

فرهنگی افراطی، غافلگیر کننده ، سیاسی و سرکش
ایدئولوژی پانک
تعریف ایدئولوژی پانک به طور خلاصه