پیروز زندگی خود بودن به تنهایی شاهکار است
پیروز زندگی خود بودن بتنهایی شاهکاری ست که از آن غافلیم
پیروز زندگی خود بودن بتنهایی شاهکاری ست که از آن غافلیم در حالی که قطعا ما مسئول خانواده ، همسر ، فرزندان ، همکاران ، و یا حتی از سنینی به بعد مسئول والدین خود هستیم و بمانند صحنه رقص در کشتی تایتانیک در آن لحظه که مشغول رقص زیباست با واقعیت جهان هستی بطور ناگهانی روبرو می شویم ، آنجاست که صحنه ی رقص زندگی به گود زورخانه ای تبدیل میشود که باید برای ادامه راه تلاش کنیم و بجنگیم و از زور بازو و عقل و اندیشه کمک بطلبیم تا بتوانیم تا جاییکه در توان هست سلامت بیرون بیآییم.
متاسفانه
برخورداری از یک «زنـــــدگی کامل» به معنـــای تجربه کردن طیف گسترده ای از هیجانات مثبت و منفی هسـت ، همه ی ما در سفر زندگی احساسات شدید و گاه ناخوشایندی را تجربه میکنیم که نمیتوان به سادگی از خیر آن گذشت.
در مرحله اول مهمترین کار اینست که ابتدا به فکر خودمان باشیم ، بعنوان مثال یاد آموزش در هواپیما بیافتیم هنگام آموزش از ماسک اکسیژن میگویند ابتدا ماسک اکسیژن را خودتان بزنید.
میدانید چرا ؟
زیرا که اگر ماسک خود را تا چند ثانیه نزنید غش خواهید کرد و نمیتوانید به همراهتان کمک کنید.
پس در مرحله ی اول بعد از مواجه شدن با واقعیت تلخ زندگی باید بفکر خودمان باشیم و خودمان را جمع و جور کنیم. در این مواقع برخـــــــــورد افراد با یک واقعه ی مشترک بسیار متفاوت هست ، بعضی در حالت فریز قرار میگیرند و بهت زده میشوند ، برخی خشــــــــمگین و عصبانی و برخی دنبال دلیلی در بیرون از خود میگردند که تمام مشکلات و بهانه ها را سر آن خالی کنند ، در صورتیکه واقعیت مطلب این نیست باید با آگاهی های پیشگیرانه که در طول زندگی با خود تمرین میکنیم ، بدانیم که بهترین کار این است که متوجه باشیم دچار چه درد و رنجی شده ایم و بعد خودمان به خودمان این نوید را بدهیم که من در کنارت هستم.
چه کسی مهمتر از خودمان هست که در کنارمان باشد و بتواند به ما کمک کند؟
ما همه در زندگی عادی مان درگیر تربیت فرهنگی اجتماعی و آموزش های ناشی از نوع شغل مان هستیم که هرگز فرصت درست فکر کردن را به ما نداده و هرگز کسی به ما نگفته که ما برای هر مشکلی مقصر نیستیم ، بهمین دلیل با وقوع یک فاجعه اول از همه خود را مقصر میدانیم تا آرام آرام بتوانیم آن تقصیر را به دیگری فرافکنی کنیم. ما یاد گرفتیم چگونه با دیگران مهربان باشیم ولی هرگز نیاموختیم چگونه با خودمان مهربان باشیم. باید بیاموزیم که اول درد مان را تایید کنیم ، درست است که دوست داریم دردمان متوقف شود اما نمیشود و این کاری ست زمانبر.
باید با خودمان کنار بیاییم و تاییدش کنیم که این درد چقدر برایمان آزار دهنده ست و چه عوامل و مشکلاتی روبروی ما گذاشته است. شاید گاهی دچار جمعی از احساسات منفی شویم،رنج،غم،از دست دادن ، دلشکستگی ، درد ، جراحت ، مرگ و …
متاسفانه باید بگویم زندگی هم مثل آب و هوا میماند و چهار فصل متغیر دارد،که در هر فصلی هم هر روز هوا و آسمان به گونه ای خاص است و همیشه ثبات و پایداری ندارد. ما هم گاهی احساس بهتری داریم گاهی احساس بدی را تجربه میکنیم. بدتر از خود فاجعه زمان پس از فاجعه ست که از مشکلات جان سالم بدر برده ایم و تازه میخواهیم با عواقب آن دست و پنجه نرم کنیم.
ابتدا درد وارد شده به خود را تایید کنیم و بعد برای خودمان مانند دوستی باشیم و به خودمان تسلی دهیم ، با خودمان مهربان باشیم و با صدایی شمرده و آرام به خودمان بگوییم به خودت سخت نگیر و به خودت استراحت بده ،مکث کن و زمان بده ،آرامش و سلامتیت را حفظ کن و برای کمک به خودت از فرد با تجربه ای کمک بگیر ، دست از مبارزه با خود بردار و احساس شرم ، خشم ، خیانت ، ظلم ، تنهایی ، غم ، اندوه و اضطراب را از خود دور کن.
بیاموزیم که چطور از طریق تغذیه ، موسیقی ، فیلم ، کتاب بتوانیم ، احساسات ناخوشایندی را که تجربه میکنیم برای لحظاتی متوقف کنیم. متاسفانه برخورداری از یک « زندگی کامل » به معنای تجربه کردن طیف گسترده ای از هیجانات مثبت و منفی هست ، همه ی ما در سفر زندگی احساسات شدید و گاه ناخوشایندی را تجربه میکنیم که نمیتوان بسادی از خیر آن گذشت.
نویسنده: شهرزاد قصه نویس گردآوری مجله ازمیرتایمز
مطالب مرتبط
- بیوگرافی شهرزاد قصه نویس از مجله ازمیر تایمز
- آرشیو نوشته های شهرزاد قصه نویس در مجله ازمیر تایمز
- آرشیو نویسندگان ایرانی از مجله ازمیر تایمز
- ما در زندگی هر لحظه با رنج هایی مانند مرگ ،تنهایی و پوچی مواجه هستیم
- آرشیو مقالات روانشناسی مجله ازمیر تایمز
- اینها همه زرق و برق های شیطان این دختر رقصنده زشت بد ترکیب است
- چگونه افکاری که در دور باطل ذهنمان می چرخند رها کنم | مبارزه با روز های سخت
پربازدیدترین نوشتهها
مقالات و داستان های ترجمه شده از ترکی استانبولی از نویسندگان ترک و نویسندگان ایرانی
تعریف ایدئولوژی پانک به طور خلاصه
فرهنگی افراطی، غافلگیر کننده ، سیاسی و سرکش
- فرهنگ پانک در ترکیه
- پانک بودن در ترکیه
- ظهور جنبش پانک
- پانک از کجا آغاز شد؟
- پانک راک
- استایل پانگ
- Poseur Punk افرادی که با تظاهر به پذیرش فرهنگ پانک سعی در جلب توجه دارند.
- Wannabe Punk کسانی که در هر فرصتی برای ایجاد سلسله مراتب بیان می کنند که پانک هستند.
- Weekend Punk کسانی که زندگی روزمره خود را در چارچوب قوانین می گذرانند و در آخر هفته مانند پانک لباس می پوشند.