انجمن همبستگی زنان ازمیر مبارزه با خشونت و تبعیض

انجمن همبستگی زنان ازمیر مبارزه با خشونت و تبعیض هایی علیه زنان فعالیت های حمایتی مشترک با سایر سازمان های زنان انقلاب زنان
ازمیرتایمز > مقالات > انجمن همبستگی زنان ازمیر مبارزه با خشونت و تبعیض
انجمن همبستگی زنان ازمیر مبارزه با خشونت و تبعیض

انجمن حمایت از زنان ازمیر زن زندگی آزادی

تحقق برابری جنسیتی

انجمن همبستگی زنان ازمیر در سال 2005 در ازمیر تأسیس شد.
هدف اصلی انجمن ما افزایش آگاهی زنان محلی در مورد خشونت علیه زنان است.

izmirkadindayanisma.org


خشونت و تبعیض هایی که زنان در تمام عرصه های زندگی اجتماعی تجربه می کنند باعث می شود که آنها نابرابری قدرت با مردان را تجربه کنند و این نابرابری و عدم تعادل بزرگی را ایجاد می کند.



با توجه به بیش از حد نقض حقوق در زمینه خشونت علیه زنان و همچنین عدم رعایت حقوق قانونی حمایتی و پیشگیرانه و عدم اجرای حقوق قانونی موجود، ما به عنوان انجمن همبستگی زنان ازمیر از زنان حمایت می کنیم.

فعالیت های حمایتی مشترک با سایر سازمان های زنان؛ ما علاوه بر حمایت از زنانی که مستقیماً در معرض خشونت هستند، در شبکه های زنان و پلتفرم های زنان علیه خشونت در منطقه ملی محلی مشارکت فعال داریم.

ما درخواست‌های خشونت را در انجمن خود دریافت می‌کنیم و درخواست‌ها را به نهادها و سازمان‌های لازم و همچنین وکلای داوطلب و روان‌شناسانی که تشکیل داده‌ایم هدایت می‌کنیم.

تحقق برابری جنسیتی انقلاب زنان مها امینی


این سازمانی است که مبارزه ای مبتنی بر حقوق در زمینه حقوق بشر زنان به ویژه خشونت علیه زنان انجام می دهد


گردآوری مجله ازمیر تایمز     ترجمه: س.حمید.رابط

انجمن همبستگی زنان ازمیر

izmirkadindayanisma.org

زنی با چشمان قرمز

عاشقانه های شبانه من نامه دوم از میترا زارع

از لحظه ای که تصمیم گرفتم گاهی برایت نامه بنویسم، سپری شدن روزها برایم راحت تر شده؛ گویی روبرویم نشستی و از هر چیزی که در ذهنم می چرخد می توانم حرف بزنم؛ از دلواپسی هایم و از برگ های سبزی که هر روز زردتر و زردتر می شوند و زمین را کفپوش کردند و با وزش بادهای شدید از این سو به آن سو پرواز می کنند.

بلاخره امروز تصمیم گرفتم جان تازه ای به باغ دهم. طبق آیین اجدادم جشن کاشت از اول مهر تا پنج مهر آغاز می شد. آنها کیسه هایی از حبوبات و بذرهای مختلف را از شاخه های درخت کوچک خشکیده ای آویزان کرده و آن را آتش می زدنند، کیسه ای که زودتر از همه بسوزد نمونه ی محصول کشت بیشتری می دهند؛ پس به پاسداشت سنت گذشتگانم، دستکش ها را دستم کردم و با جارویی بزرگ برگهای گریزان را با زحمت در گوشه ای جمع کردم، آتش کوچکی روشن کردم و در چند دقیقه فقط از آن کمی خاکستر به جا ماند.

 

دلتنگی شبانه
عاشقانه های شبانه من نامه دوم از میترا زارع