هیس زن که حرف نمیزند

خشونت خانگی علیه زن دومین نوع خشونت در خانواده است

زن‌کشی | قاچاق زنان و دختران | ختنه زنان | کودک همسری | تجاوز جنسی

در را مانند ببری درنده بر روی زن بست ، قفل کرد و نعره‌زنان ادامه داد:

دیگه حق نداری بری سر کار!

زن آرام اشک می‌ریخت و نمی‌دانست چطور می‌تواند کلید را به دست همکارانش برساند تا پشت در نمانند!

16 روز فعالیت برای خشونت مبتنی علیه زنان از 25 نوامبر تا 10 دسامبر

هر داستان قهرمانانه باید یک شخصیت شرور هم داشته باشد تا پیروزی نهایی‌اش ارزش تماشا داشته باشد

در این مقاله شما با حقایقی آشنا می‌شوید که نفس‌گیر و طاقت فرساست ولی با راهنمایی‌ کمک می‌کند به اشک‌هایتان پایان دهید، از میان جهنم برخیزید تا زندگی قهرمانانه و آنچه شایسته خود می‌دانید را، بسازید.

ساتیا * هنوز گردنبندی از مهره‌های سیاه و کوچک در زنجیری زرد به نشان ازدواج را به گردن داشت در حالی که شوهرش سال‌های پیش ترکش کرده بود و دخترش را ربوده بود.

ساتیا تو حق داری بدونی چرا ترکت کرد و دخترت را برد! تو حق داری از او رسمی جدا شوی و دوباره ازدواج کنی؛

شانه‌هایش را گرفته بودم و او آرام اشک می‌ریخت: من دیگر حق ازدواج ندارم.

مرد دوباره در را باز کرد و مانند گرگی درنده، بسویش یورش آورد و همه زورش را در دستانش جمع کرد و بر روی صورت نحیفش فرود آورد. صدایی مانند رعد و برق در گوش زن پیچید و دیگر دم نزند!

خشونت خانگی علیه زن دومین نوع خشونت در خانواده است و به معنی تسلط یک عضو علیه دیگری است. در سطح جهان از هر سه زن یک زن خشونت جسمی یا فیزیکی که شامل، تنبیه بدنی، قطع عضو، قتل و خشونت جنسی که به شکل تجاوز جنسی و سوءاستفاده جنسی یا قَوّادی را از طریق شریک زندگی خود تجربه کرده.

طبق پژوهش سازمان جهانی بهداشت:

در هر 18 ثانیه یک زن مورد آزار قرار می‌گیرد

طبق آخرین پژوهش‌ها در ایران 66 درصد زنان از اول زندگی مشترکشان یکبار مورد خشونت قرار گرفته‌اند. در این پژوهش 25 مورد خشونت خانگی طبقه بندی شده که خشونت روانی و کلامی به شکل باج خواهی، توهین، تحقیر، تهدید، حسادت و شک رتبه نخست و خشونت جنسی رتبه آخر را دارد. البته آمار پایین خشونت جنسی به دلیل خودسانسوری زنان به علت عدم حمایت از قربانیان و عدم مجازات عاملان خشونت جنسی می‌باشد و این شامل آمار دخترانی که مورد خشونت جنسی از سوی محارم، "خشونت محارم" قرار گرفته‌اند و افراد نزدیک خانواده نمی‌شود. -به چه اجازه‌ای دانشگاه ثبت نام کردی؟..... هر لحظه صدای امیر بلندتر می‌شد و تبدیل به فریادهایی شده بود که دلیلش را نمی‌فهمیدم!

-امیر جان من که به تو گفتم دارم ثبت نام می‌کنم!.... خواهش می‌کنم آروم‌تر.... همسایه‌ها می‌شنون!

-خب بشنوند!..... و همین طور که فریاد می‌زد به سمتم هجوم آورد؛ این اولین بار نبود که کتک می‌زد و هر بار معذرت خواهی می‌کرد!

در پژوهش‌های اخیر مصادیق دیگری از خشونت اقتصادی نیز به دسته‌بندی قبلی افزوده شده. علاوه بر این، مواردی مانند ازدواج اجباری و ازدواج دختران زیر 18 سال نیز از مصادیق خشونت علیه زنان است.

خشونت علیه زنان فقط کتک زدن و تنبیه‌های جسمی نیست بلکه کلمات توهین آمیز، شک، بدبینی که در جماعت مردان آن را خوش‌غیرتی می‌دانند نیز از اقسام خشونت است.

حتما که نباید برای همه دوست داشتنی باشم

من نیاز به یک عشق واقعی دارم که به زودی در زندگـیـم ظاهر می‌شود

زن‌کشی

در این نوع خشونت، زن، قربانی قتل عمد می‌شود که با انگیزه‌های مختلف توسط شریک زندگی فعلی یا سابق زن، اتفاق می‌افتد. نوع دیگر زن‌کشی، قتل ناموسی است. این قتل‌ها با عفت جنسی در ارتباط است که توسط پدر یا شوهر انجام می‌شود و فرد مدعی است که زن یا دختر موجب بی‌آبرویی و شرمساری شده است. در ایران روزانه یک قتل خانگی اتفاق می‌افتد ولی تعداد بسیار اندکی از آنها گزارش می‌شود.

قاچاق زنان و دختران

هر نوع کسب و بهره‌کشی با ابزارهای زور، کلاهبرداری و فریب تنفروشی اجباری شامل این خشونت است که در بسیاری موارد مورد تجاوز قرار می‌گیرند.

ختنه زنان

در برخی از نقاط جهان از جمله ایران انجام می‌شود و آلت تناسلی زن دچار تغییر یا آسیب می‌شود.

بریدن آلت تناسلی زنان

این عمل پیامدهای منفی بسیاری بر سلامت و روان دختران و زنان دارد.

بریدن آلت تناسلی زنان یا ختنه زنان یا ناقص سازی جنسی زنان یا مثله کردن جنسی زنان بر اساس تقسیم بندی سازمان بهداشت جهانی به یکی از چهارعمل زیر اشاره دارد: 

1. مثله کردن آلت زنانگی از نوع اول شامل برداشتن جزئی یا کلی کلیتوریس ویا غلفه است.
2. برداشتن جزئی یا کلی کلیتوریس و لب‌های کوچک فرج با و یا بدون بریدن لب‌های بزرگ فرج.
3. تنگ کردن مجرای مهبل با ایجاد یک مهر و موم پوششی با قطع کردن و تغییر مکان دادن لب‌های کوچک فرج ویا لب‌های بزرگ فرج، با یا بدون برش کلیتوریس.
4. نوع چهارم شامل هرگونه عمل خطرناک دیگر بر روی آلت تناسلی زنان به مقصودی غیر پزشکی مانند: سوراخ کردن، سوزن زدن، شکافتن و غیره می‌باشد.

سازمان ملل متحد بریدن آلت جنسی زنان تحت عنوان سنت و آیین را مردود وعمل ناقص سازی اندام جنسی زنان را مصداق بارز شکنجه و وهشیگری می‌داند.

کودک همسری

ازدواجی که یکی از طرفین کمتر از 18 سال داشته باشد و برای دختران این احتمال بیشتر است. در ایران کودک همسری به شدت رواج داشته و هنوز در جز قوانین برخی از خانواده‌ها می‌باشد. در کودک همسری احتمال خشونت‌های دیگر نیز وجود دارد. با وجود اینکه سازمان‌های ملی و بین‌المللی برای کاهش خشونت علیه زنان تلاش می‌کنند ولی این نوع خشونت رو به افزایش است. طبق تحقیقات میدانی و مشاوره‌ با زنانی که آسیب دیدند، یکی دیگر از انواع خشونت را می‌توان حق ازدواج دوباره به مرد نامید. طبق این قانون مرد در ایران می‌تواند تا چهار همسر و شریک جنسی خود را به دفعات بسیار و برای زمان کوتاه به صورت شرعی، اختیار کند. پژوهشگران طبق مطالعه مروری عنوان کردند که سن پایین در هنگام ازدواج، اعتیاد شوهر به مصرف مواد روان‌گردان، شایع‌ترین عوامل برای خشونت خانگی علیه زنان است. در برخی آمار غیر رسمی، دیده شده که فرد تحت تاثیر اثرات مخرب در جنگ و انفجارها و یا مواجه با صحنه‌های مرگ هم‌رزمان، دچار آسیب‌های فراوان و در نتیجه اعمال خشونت شده است.

عوامل موثر بر خشونت علیه زنان در ایران را می‌توان عوامل زمینه‌ای همچون محل تولد، سن و تعداد فرزندان و عوامل اجتماعی، شامل میزان تحصیلات، اعتیاد، نوع شغل همسر دانست. همچنین، عوامل اقتصادی مانند درآمد، دارایی و مسکن نیز می‌باشد.

خشونت از طرف مردان معمولا به دلیل بیکاری، اعتیاد، دخالت اطرافیان، پیروی از الگوی مرد سالارانه، غرور و لجبازی و تعدد زوجات است.

خشونت خانگی ممکن است برای هر کسی اتفاق بیفتد ولی متاسفانه آن را نادیده و یا حتی آن را انکار می‌کنند. قربانی‌ها می‌توانند در هر سن و سالی باشند و در زیر سایه ترس از دیگری به زندگی ادامه دهند.

دلایل شما برای طلاق کافی نیست. می‌خواستم از خانم روشنک بقایی بپرسم چرا قصد جدایی دارید؟ آیا در مورد نفقه کوتاهی می‌کند؟ آیا معتاد است؟ آیا مشکل بچه‌دار شدن داره؟

با هر پرسشی به فکر فرو می‌رفتم. آیا فقط این مشکلات باید باشد تا زنی زندگیش را ترک کند؟ آهی کشیدم و گفتم: نه جناب قاضی ولی من با این مرد نمی‌تونم ادامه بدم. روح و جسم من بیمار شده و گاهی به خودکشی فکر می‌کنم؛ هیچ چیز برایم اهمیت ندارد. بخاطر داروهایی که می‌خوردم و نمی‌دانستم باردار هستم، بچه‌ام را از دست دادم. من طلاق می‌خوام!

مهم‌ترین عاملی که باعث می‌شود قربانی به شرایط سخت تن دهد و دم نزند و باعث پیچیدگی و اغماض بیشتر می‌شود کوری عاطفی می‌باشد که تبعات آن به شکل پذیرش نقش قربانی ظهور می‌کند. وابستگی مالی یکی از شاخه‌های آن و سیاست جامعه مرد سالاری است. فرزندان و برچسبی به نام بی‌مهری مادرانه، شاخه‌ی دیگری از آن است که در این نگرش، عذاب وجدان حاکم پایه‌های سست آن خانه می‌شود. همچنین برچسب‌هایی مانند بی‌عفتی، رابطه خارج از قوانین شرعی و عرفی، سرسپردگی به مردی دیگر، پول پرستی، آزادی خارج از چهارچوب‌‌‌های خانواده و خوشگذرانی از دیگر برچسب‌هایی است که بر روی زنی که به خشونت خانگی نه می‌گوید و قصد ساختن زندگی جدید دارد، می‌زنند تا با احساس گناه او را در زیر سوسوی چراغی گریزپا به نام خانه و همسری متوهش، اسیر و گرفتار کنند.

عامل مهم و بعدی که ریشه این معضل بزرگ اجتماعی است، خشونتی است که شخص آسیب زننده، خود در آن گرفتار است و ریشه آن برمی‌گردد به دوران جنینی، کودکی و نوجوانی آن شخص و ریشه آن باز برمی‌گردد به خانواده او که باز هم به شکل سلسله وار از پدران و مادران خود آموختند و به این شکل در ماتریکسی کهن گرفتار شده‌اند. مردی که در خانه فریاد می‌زند خود در زیر فشار فریادها تربیت شده و رشد کرده. بنابراین معضل کنونی جامعه انسانی با یک سو نگری حل نخواهد شد چرا که زنی که زیر ضربات کوبنده به زندگی تن می‌دهد، به دخترش نیز مفهوم همسر آینده را یاد می‌دهد و پسری که مفهوم درست اقتدار، مدیریت و مسئولیت صحیح مردانه را با سلطه‌گری اشتباه می‌آموزد، از همان الگو برای ارتباط با همسر آینده و فرزندانش استفاده می‌کند.

در یک نسخه کلی، عملی و برای کمک به خانواده‌ای که در خشونت جمعی و خانگی قرار گرفته‌اند، نیاز به یک تیم زبده و کارآزموده با مشاوره و درمان ریشه‌ای، می‌باشد تا سرمنشا آن قطع شود. ‌

فرزندانی که شاهد خشونت خانگی هستند، همواره دچار ضربه‌های عاطفی می‌شوند در صورتی که به اشتباه، تشخیص کمبود محبت داده می‌شود و از آنها پرسش نمی‌شود که آیا شاهد خشونت بوده‌اند یا خیر. این کودکان به نتیجه من بدم، تو خوبی می‌رسند و با عزت نفس پایین رشد می‌کنند و یاد می‌گیرند که چگونه با اطرافیان خود برخورد کنند و تنبیه و خشونت را انتخاب می‌کنند چون اطلاعات و داده‌هایش از پدرش به عنوان منشا قدرت، نماد، مظهر، سکان‌دار و قدرت برتر آن خانه، روشی را اعمال می‌کرده و با استفاده از این روش توانسته سلطه خود را به دیگران اعمال کند و احترام بخرد، هر چند از روی ترس!

در صورت تشدید خشونت چه کنیم

در صورت تشدید خشونت علیه شما یا فرزندانتان یک برنامه ایمنی تهیه کنید

روشنـک تمرینات خود را شروع کرد تا ویرانه‌های عمارت شخصیتش را دوباره بازسازی کند و مستلزم پشتکار و تلاش او بود تا آرام آرام همه چیز از درون درست شود. مرحله بسیار مهم بعدی رساندن او به انسجام قلب و آشتی و صلح با قلبش بود. این مرحله نیاز به پاک کردن حافظه‌های مخرب بر روی بدنش بود تا ارتباط با قلبش برقرار شود و پیوند مغز با قلب سرآغاز خلق و آفرینش افکار جدید و خود جدید است.

ولی این بخش سخت‌ترین شروع بازی بود. بازی از شرطی خارج کردن ذهن و بدنش؛ زیرا در این مرحله بدن احساس ناآشنا دارد پس می‌گوید: ترجیح می‌دهم در همین احساس بمانم تا اینکه تغییر کنم؛ ترجیح می‌دهم در این احساس گناه، قربانی شدن و تاریکی بمانم تا از یک فرصت استفاده کنم و ترس‌های را به آینده احتمالی و ناشناخته، ترجیح می‌دهم.

هنگام تغییر بدن از نظر فیزیولوژی، شیمیایی و عصبی، بدن می‌گوید ما از برنامه خارج شدیم! چرا مثل روز قبل غمگین نیستم؟ من به گریه‌ها و فرایند شیمی قبلی نیاز دارم! و بدن بر روی ذهن تاثیر می‌گذارد و تقاضا برای همان احساس آشنای روز قبل بیشتر می‌شود. به همین دلیل بیشتر افرادی که افسرده هستند، هر روز سر یک ساعت مخصوص گریه می‌کنند تا شیمی بدنشان تغییر نکند. بنابرای تغییر را به روز بعد به تاخیر می‌اندازند.

وقتی فکرت را درباره از دست دادن تغییر دهی، دنیای اطرافت تغییر می‌کند و از هیچ ناملایمتی در زندگـی تحقیر نمی‌شوی و به دنبال جذب انرژی و فرکانس‌هایی مشابه درون خودت می‌روی و آرامش را در کنـار کسی پیدا می‌کنی که فقط با حضور تو می‌تواند گام‌های بزرگ را در زندگـی بردارد.

پاورقی:

* ساتیا: کتاب زنی از جنوب هند به نام ساتیا نوشته خانم میتزا زارع

نویسنده: میترا زارع  | گردآوری مجله ازمیرتایمز