شاعر، نمایشنامه نویس، رمان نویس، کارگردان و فیلمنامه نویس ترک که بهعنوان کمونیست رمانتیک و انقلابی عاشق توصیف میشود ...
وی به خاطره غنای بیاناتش مورد تحسین قرار می گرفت. او که بهعنوان یک «کمونیست رمانتیک» و «انقلابی عاشقانه» توصیف میشود، بارها به دلیل عقاید سیاسیاش دستگیر شد و بیشتر دوران بزرگسالیاش را در زندان یا تبعید گذراند. شعرهای او به بیش از پنجاه زبان ترجمه شده است.
به گفته ناظم حکمت، او از پدری ترک و مادری آلمانی، لهستانی، گرجی بود. مادر ناظم حکمت از خانواده ای برجسته با ریشه ی چرکسی (قبایلی از قفقاز) بود، ، همراه با موقعیت اجتماعی بالا و روابط با اشراف لهستانی. او از طرف پدرش دارای میراث ترکی بود.پدرش حکمت بی، پسر چرکس ناظم پاشا، بود که به نام او ناظم حکمت نامگذاری شد. پدربزرگ مادری ناظم، حسن انور پاشا، پسر مصطفی جلالدین پاشا لهستانی و سافت هانیم، دختر عمر پاشا صربستانی و ادویه هانیم چرکس دختر چرکس حافظ پاشا بود.
ناظم حکمت در 15 ژانویه 1902 در Selânik (سالونیکا) به دنیا آمد، جایی که پدرش به عنوان یک مقام دولت عثمانی خدمت می کرد.او در مدرسه ابتدایی Taşmektep در منطقه Göztepe استانبول تحصیل کرد و بعداً در بخش دبیرستان در دبیرستان معتبر گالاتاسرای در منطقه Beyoğlu ثبت نام کرد و در آنجا شروع به یادگیری زبان فرانسه کرد. با این حال، در سال 1913، او به Numune Mektebi در منطقه Nişantaşı منتقل شد. در سال 1918 از مدرسه نیروی دریایی عثمانی در هیبلیادا، یکی از جزایر پرنس واقع در دریای مرمره فارغ التحصیل شد. دوران تحصیل او مصادف با دوران تحولات سیاسی بود که طی آن دولت عثمانی وارد جنگ جهانی اول شد و با آلمان متحد شد. او برای مدت کوتاهی به عنوان افسر نیروی دریایی در رزمناو عثمانی حمیدیه منصوب شد. اما در سال 1919 به شدت بیمار شد و از آنجایی که نتوانست به طور کامل بهبود یابد، در سال 1920 از خدمت نیروی دریایی معاف شد.
![]() ناظم حکمت سال 1917 15 سالگی |
در سال 1921 به همراه دوستانش ولا نورالدین (Vâ-Nû)، یوسف ضیا اورتاچ و فاروق نافیس چاملیبل به اینبولو در آناتولی رفت تا به جنگ استقلال ترکیه بپیوندد. از آنجا او (به همراه ولا نورالدین) پیاده به آنکارا رفت، جایی که مقر جنبش آزادیبخش ترکیه در آنجا بود. در آنکارا آنها با مصطفی کمال پاشا (آتاتورک) آشنا شدند که از دو دوست می خواست شعری بنویسند که داوطلبان ترک در استانبول و جاهای دیگر را دعوت و الهام بخشد تا به مبارزه آنها بپیوندند. این شعر بسیار مورد استقبال قرار گرفت و محتّین بیگ (بیرگن) تصمیم گرفت به جای فرستادن آنها به جبهه به عنوان سرباز، آنها را به عنوان معلمان سلطانی (دانشکده عالی) در بولو منصوب کند. با این حال، نظرات کمونیستی آنها مورد قدردانی مقامات محافظه کار در بولو قرار نگرفت، و بنابراین آن دو تصمیم گرفتند برای مشاهده نتایج انقلاب روسیه در سال 1917 به باتومی در جمهوری سوسیالیستی شوروی گرجستان بروند و در 30 سپتامبر 1921 به آنجا رسیدند. در سال 1922، دو دوست به مسکو رفتند، جایی که ران در اوایل دهه 1920 در دانشگاه کمونیستی زحمتکشان شرق در رشته اقتصاد و جامعه شناسی تحصیل کرد. در آنجا، او تحت تأثیر تجربیات هنری ولادیمیر مایاکوفسکی و وسوولود مایرهولد و همچنین بینش ایدئولوژیک لنین قرار گرفت.
ناظم حکمت علیرغم سرودن اولین اشعار خود به متر هجایی، خود را از نظر مفهومی از «شاعران هجایی» متمایز کرد. با توسعه تلقی شاعرانه اش، قالب های باریک هجایی برای سبک او بسیار محدود شد و او به جستجوی قالب های جدید برای اشعار خود پرداخت.
او تحت تأثیر شاعران جوان شوروی بود که طرفدار فوتوریسم بودند. در بازگشت به ترکیه، او رهبر کاریزماتیک آوانگارد ترکیه شد و جریان هایی از اشعار، نمایشنامه ها و فیلمنامه های بدیع را تولید کرد. در سال 1922 در مسکو، با شکستن مرزهای متر هجایی، شکل خود را تغییر داد و شروع به نوشتن شعر آزاد کرد که با ویژگی های آوازی غنی زبان ترکی هماهنگ بود.
ادیبهای ترک و غیرترک او را با شخصیتهایی چون فدریکو گارسیا لورکا، لویی آراگون، ولادیمیر مایاکوفسکی، فیض احمد فیض و پابلو نرودا مقایسه کردهاند. اگرچه آثار ران شباهتی به این شاعران دارد و گاه به گاه مدیون فرم و شیوه سبکی آنهاست، اما شخصیت ادبی او از نظر ترکیبی که از شمایل شکنی و غزل سرایی، ایدئولوژی و شعر شاعرانه ساخته، منحصر به فرد است.
بسیاری از اشعار او توسط آهنگساز ترک زولفو لیوانلی و جم کاراجا تنظیم شده است. بخشی از آثار او توسط یانیس ریتسوس به یونانی ترجمه شده است و برخی از این ترجمه ها توسط آهنگسازان یونانی مانوس لوئیزوس و تانوس میکروتسیکوس تنظیم شده است.
آثارش به دلیل عقاید سیاسی از سال 1938 تا 1965 در ترکیه ممنوع شد
زندانی شدن ران در دهه 1940 به دلیلی مشهور در میان روشنفکران سراسر جهان تبدیل شد. کمیته ای در سال 1949 که شامل پابلو پیکاسو، پل رابسون و ژان پل سارتر بود، برای آزادی او کمپینی کردند.
در 8 آوریل 1950، ناظم حکمت در اعتراض به عدم گنجاندن قانون عفو عمومی در دستور کار پارلمان ترکیه قبل از بسته شدن آن برای انتخابات عمومی آتی، اعتصاب غذا را آغاز کرد. سپس او را از زندان بورسا، ابتدا به بهداری زندان سلطان احمد در استانبول و سپس به زندان پاشاکاپیسی منتقل کردند. ران که به شدت بیمار بود، اعتصاب خود را در 23 آوریل، روز حاکمیت ملی و کودک، به حالت تعلیق درآورد. درخواست پزشک معالج وی برای معالجه او در بیمارستان به مدت سه ماه از سوی مسئولان رد شد. از این رو، چون وضعیت حبس وی تغییر نکرده بود، از صبح روز دوم اردیبهشت اعتصاب غذای خود را از سر گرفت.
اعتصاب غذای ران در سراسر کشور سر و صدا به پا کرد. طومارهایی امضا شد و مجله ای به نام او منتشر شد. مادر او، سلیله، در 9 مه اعتصاب غذا کرد و پس از آن اورهان ولی، ملیح جودت و اوکتای ریفت، شاعران مشهور ترک روز بعد اعتصاب غذا کردند. با توجه به وضعیت سیاسی جدید پس از انتخابات عمومی ترکیه در سال 1950، که در 14 مه برگزار شد، اعتصاب پنج روز بعد، در 19 مه، روز بزرگداشت آتاتورک، روز جوانان و ورزش ترکیه پایان یافت، او سرانجام با یک قانون عفو عمومی آزاد شد. توسط دولت جدید تصویب شد.
در 22 نوامبر 1950، شورای جهانی صلح اعلام کرد که ناظم حکمت ران به همراه پابلو پیکاسو، پل رابسون، واندا یاکوبوفسکا و پابلو نرودا در میان دریافت کنندگان جایزه صلح بین المللی است.
بعداً ناظم حکمت با کشتی از طریق دریای سیاه از ترکیه به رومانی گریخت و از آنجا به اتحاد جماهیر شوروی نقل مکان کرد. از آنجایی که در بلوک شوروی تنها اقلیت ترک به رسمیت شناخته شده در بلغارستان کمونیستی وجود داشت، کتاب های شاعر بلافاصله در این کشور منتشر شد، هم در اصل ترکی و هم ترجمه های بلغاری. مقامات کمونیستی بلغارستان از او در نشریات ترکی و بلغاری به عنوان «شاعر آزادی و صلح» تجلیل میکردند. هدف این بود که ترکیه را در نظر اقلیت ترک بلغارستان بهعنوان «فقدان امپریالیست» ایالات متحده آمریکا بیاعتبار کنند. بسیاری از آنها در سالهای 1950-1953 مایل به ترک یا اخراج به ترکیه بودند.
هنگامی که مبارزه EOKA در قبرس آغاز شد، ران معتقد بود که جمعیت قبرس میتوانند در کنار هم زندگی مسالمت آمیز داشته باشند و از اقلیت ترک خواست تا از درخواست یونانیهای قبرس برای پایان دادن به حکومت بریتانیا و اتحاد با یونان (انوسیس) حمایت کنند. حکمت به دلیل عقاید خود واکنش منفی جامعه ترک قبرس را برانگیخت.
ناظم حکمت که دههها توسط جمهوری ترکیه در طول جنگ سرد به دلیل عقاید کمونیستیاش تحت تعقیب قرار گرفته بود، در 3 ژوئن 1963 در ساعت 6:30 صبح در حالی که روزنامه صبحگاهی را در خانه تابستانی خود در پردلکینو دور دست میگرفت، بر اثر حمله قلبی در مسکو درگذشت. از وطن عزیزش. او در گورستان معروف نوودویچی مسکو به خاک سپرده شده است، جایی که سنگ قبر باشکوه او هنوز زیارتگاه ترک ها و بسیاری دیگر از سراسر جهان است. آخرین آرزوی او که هرگز برآورده نشد، این بود که در زیر یک درخت چنار (پلاتانوس) در یکی از گورستان های روستایی در آناتولی دفن شود.
ناظم حکمت با وجود آزار و شکنجه توسط دولت ترکیه همواره مورد احترام ملت ترکیه بوده است. اشعار او که مردم روستاها، روستاها، شهرها و شهرهای سرزمین خود را به تصویر می کشد (Memleketimden İnsan Manzaraları، یعنی مناظر انسانی از کشور من)، و همچنین جنگ استقلال ترکیه (Kurtuluş Savaşı Destanı، یعنی حماسه جنگ استقلال)، و انقلابیون ترک (Kuvâyi Milliye، یعنی نیروی ملت) از بزرگترین آثار ادبی میهن پرستانه ترکیه به شمار می روند.
پس از مرگ او، کرملین دستور انتشار اولین آثار گردآوری شده به زبان ترکی شاعر در بلغارستان کمونیستی را صادر کرد، جایی که در آن زمان یک اقلیت ملی ترک بزرگ و هنوز به رسمیت شناخته شده وجود داشت. هشت جلد از این آثار جمع آوری شده، Bütün eserleri، بین سال های 1967 تا 1972، یعنی در آخرین سال های وجود سیستم آموزشی و انتشاراتی اقلیت ترک در بلغارستان، در صوفیه منتشر شد.
ناظم تابعیت لهستانی و ترکی داشت. مورد دوم در سال 1959 لغو شد و در سال 2009 بازسازی شد. از خانواده وی پرسیده شده است که آیا می خواهند بقایای او از روسیه بازگردانده شود.
شعر درخت گردو از کاظم حکمت ران به همراه ترجمه و تفسیر
گردآوری مجله ازمیر تایمز ترجمه: س.حمید.رابط