خدا زن را می آفرید چه نقشه ای در سر داشت
هشتم مارچ روز جهانی زن
نمیدانم روزی که خدا مرا میآفرید چه نقشه ای در سر داشت و به شفای کدام بخش از این عالم هستی فکر میکرده؟
هزاران سال و شاید قرن ها طول کشید تا بدانم در ذهن خدا چه میگذشته که بخش بزرگی از این جهان هستی را در دستان من قرار داد تا در مقابل بخش دیگرش مانند رشتههای تنیده در مارپیچ عالم حیات به خلق و گسترش گیتی کمک کنم ؛ ولی باورهای کژ و ناراست بازیهای بسیار بر این بخش حیرت آور، گاهی او را به عمق تاریکی کشاند و گاه بر عرش برین نشاند.
حقهی این بازیها از سیبی که در دستان حـوا سُر خورد و آدم را از بهشت به جهنم کشاند شروع شد. برای قرنها همه این داستان دروغین را باور کردند که اگر حـوا نبود، جای ما در بهشت بود ، پس شروع کردند به نفـرین کردن او به نام " گناه بزرگ بشریت " و حال باید در میان خاکسترها جایی برای خودم مییافتم .
در جایی از من بت ساختند و جایی دیگر سنگسار کردند!
جایی به من شراب خوراندند و در پس عیش و نوش قربانی کردند و در جایی فرزندی را در دامنم نهادند بدون هیچ عشقبازی!
جایی باید پیش از ازدواج به قبایلم ثابت میکردم که میتوانم فرزند برایشان به دنیا بیاورم و جایی باید پیش از معاقشه با همسرم ، خان را ارضا میکردم!
جایی از این سفر برایم سختترین قوانین را گذاشتند و جایی به جرم روسپی، گردنم را زدند!
کتابهایم را سوزاندند و ساحره خواندنم! جایی راهبه بودم و در حسرت یک بوسه و جایی کودکی سرراهی در قبایل دخترکُش و جایی زنده زنده با شوهر مرده ، دفن کردند و جایی دیگر به جرم زیبایی سوزاندند و جایی در چادری مرا پوشاندند تا مردانشان به گناه نیافتند!
زنان گاهی همسفر پیامبران بودم!
گاهی همسفر دزدان دریایی! در جشنها و در میان آتشهای افروخته میرقصاندنم و مینوشیدند و جایی ملکه قصری با هزاران خدم و حشم و گرانترین جواهرات بر تاجی بلند!
جایی همخوابه ولگردها و دزدان بودم و جایی همخوابه پادشاه در میان گلهای یاس!
در این اعصار، سفر درازی داشتم و هر روز در میان نقشهای مختلف بازیچه دنیا بودم ؛ ولی این طرح و هدف خدا برای خلق زنانهترین بخش جهان هستی نبود و دالانهای تاریک و زیرزمینهای نَمور مانع از رشد و تجلی بخش لطیف گیتی نشد؛ به آرامی یاد گرفتم درون پیلهام به نظاره نور بنشینم و هر چه پیله تنگتر میشد، آفرینش من کاملتر میشد تا آنجا که با رستاخیزی، تمام قد، زیبایی و لطافتم را به رُخ زمین و آسمان کشاندم تا ثابت کنم ریشههای این جهان از درون من میگذرد تا شاخههای تنومند قد بِکشند. زنان امروز توانمندترین زنان در این دوران بزرگ آفرینش هستند چون هیچ سیل خروشانی نتوانست مانع از جاری شدن صلابت و شجاعت او در میان نقشهای گوناگونش شود.
نیمهگمشده خودت را پیدا کن.
او جایی در درون خودت است! بخشی از خودی که در زیر غباری از تعصبات و باورهای اشتباه دفن شده! بخشی که در تاریخ بایدها و نبایدها مانند برگی سرگردان و آواره شده!....
تو، حـوا ، آرامش زمینی! آرامش پرندگانی! آرامش درختان و نهرهایی!
آرامش حیات و زندگی هستی و بدون تو هیچ چیز سرجایش نیست. تو زیباترین، مهربانترین و لطیفترین موجودی هستی که خدا در بین بحث و جدل با شیطان آفرید و خواست به او ثابت کند که حـوا منشا خیر و نور و زیباییست! امروز زمان همراهیست، همراهی با بخش زنانه عالم هستی تا از مادرزمین در مقابل بسیاری از حوادث سخت حفاظت کنیم تا خرد و عشق را به سراسر گیتی هدیه دهیم.
نویسنده: میترا زارع | گردآوری مجله ازمیرتایمز
مطالب مرتبط
- بیوگرافی خانم میترا زارع | مجله ازمیرتایمز
- آرشیو نوشته های میترا زارع از مجله ازمیرتایمز
- آرشیو مقالات مربوط به باشگاه مشترکین ایوودا
- معرفی اعضای باشگاه مشترکین ایودا بیوگرافی هدی فیوج
- پادکست خانم میترا زارع | شکرگزاری معجزه میکند،قدردانی به خاطر هرچیزی باعث جذب هرچه بیشترآن به زندگی می شود
- عاشقانه های شبانه من از جشن مهرگان نویسنده میترا زارع
پربازدیدترین نوشتهها
مقالات و داستان های ترجمه شده از ترکی استانبولی از نویسندگان ترک و نویسندگان ایرانی
هدونیسم یا زندگی بر اساس لذت طلبی و لذت جویی
هدونیسم چطور به ما کمک میکنه که از رنج بیهوده ، به شادی برسیم
امروزه یک نقطه نظر فلاسفه مکتبی پرسر و صدا قدم به جهان گذاشته بنام hedonism «هدونیسم» یا زندگی بر اساس لذت طلبی و لذت جویی.
هدونیسم میگه در هنگام رنجش حواستون باشه که حتما خواب مناسب داشته باشید و به موقع یعنی شب ها که ترشح هورمون ها به حداقل رسیده تا نرون های مغزی ما استراحت کنند و تنش های ناشی از مصائب روزانه را تخلیه کنند. داشتن یک غذای مناسب و به موقع که محرک اعصاب نباشد هم خیلی کمک کننده ست ،بخصوص هنگام خوردن و نوشیدن به طعم واقعی آن آگاه باشی و ازشون لذت ببری.