اعمال نوروزی آریایی

اعمال نوروزی آریایی

 کلامی چند  اندر  اعمال نوروز آریایی  و انجام پاره ای  اقدامات که اگر ممد حیات نباشد  حتما مفرح ذات است انجام عملیات کاملا سری بنام  خانه تکانی که دراین تکان بانوی منزل  چنان تکانی به خود و خانه میدهد که زلزله  های مهیب و ویرانگر چنین  قدرت تخریبی  در تاریخ ثبت نکرده اند در این پروسه  یک جمله  سلولهای خاکستری تکاننده یا همان  بانوی را نوازش میدهد جمله ای ارامش دهنده وپر تکراره   ... 

‏اونجا رو آخه کی می‌بینه؟

ودقیقا همین اونجا جاییه که همونجارو همه میبینن  از منی که سالها یدی طولانی و پرونده ضخیمی در تکانش دارم  به شما  نصیحت  حواستون به اونجاهای زندگیتون باشه   ...

سلام 1400 تو شروع شدی  در حالیکه هنوز علما و فقها شک دارند شروع قرنی یا هنوز قرن طلایی که در اواخر رنگش به قهوه ای گراییده ادامه داره. امروز برای اولین بار سبزی خریدم که باید پاک میکردم نمیدونم چرا چنین ریسکی کردم ولی عجب خاطراتی در سبزی پاک کردن نهانه ، دقیقا رفتم به دوران خیلی خیلی قبل و کاملا برام رمز گشایی شد که چرا تفریح عموم خانمها پاک کردن سبزی به شکل دسته جمعی بود ، منی که امروز تنها بودم  تمام ثمره و آموزشهای تمام دوران عمرمو مرور کردم  واقعا چی تو این سبزی گذاشتن که مغزو هک میکنه ....

شروع سال جدید شمسی برای خیلی ها سال بیکاری سال بی پولی و بیماری و....  بوده و برای من سالی پراز تلاش  برای پر بودن  از  بی عاری و بی خیالی ، سعی کردم  اصلا فکرهای منفی نکنم ....  روزگار چون همیشه در فکر امتحان بشره ، گویا سوالات  امتحان منو از قبل طراحی کرده و منتظر بود وقتش برسه تا برگه رو تو چشمم!!! جاکنه البته اتفاقات عجیب و غریبی نیست تا چشم کارمی کنه همیشه برای من این وضعیت مهیا بوده که خود روزگار و عرش اعلاش انگشت بر دهان و متعجب مونده که این چیه داره سر این بنده میاد ...

امسال قرار بود با شروع سال و در کردن توپ حمله سال 1400 به ایران کلا سلولهای مغزی مسئول خاطرات آزار دهنده رو ریست کنم ‌و سالی با خوشی و خرمی شروع بشه که در حین همین افکار....   صدای جوشیدن چشمه آب  تو فضای خونه پیچید و همین صدا آغاز فصل جدیدی از رویش بود که  متوجه شدیم رنگ سالمون قهوه ایه ، صدای چشمه از توالت بود

بلهههه!!!  

کاسه ی توالت فرنگی پر ازغذای هضم شده ی همسایه های طبقه بالا شده بود ، احتمالا به دلیل عدم هماهنگی گاز مخالف و موافق و یا خوب جویده نشدن محتویات روده بزرگواران باعث گرفتگی لوله فاضلاب شده بود ، یا شاید طفلی شیطان بادکنکی دستمالی چیزی رو به خاطر آموزش شنا به  چاه فاضلاب هدیه کرده بود ، یا  هر چه که بود ، از خونه ما  که در طبقه همکف  ساکن هستیم به شکل چشمه فوران زده بود... 

صدای جوشیدن چشمه آب  تو فضای خونه پیچید و همین صدا  آغاز  فصل جدیدی از رویش بود که  متوجه شدیم  رنگ سالمون قهوه ایه ....   صدای چشمه از توالت بود ،، بلهههه !!! کاسه توالت فرنگی پر از  تمامی تغذیه  هضم شده وپسماند روده ی همسایه های طبقه بالا شده بود   واحتمالا به دلیل عدم هماهنگی  گاز مخالف   و موافق یا خوب جویده نشدن .محتویات روده  بزرگواران باعث گرفتگی لوله فاضلاب شده باعث شده بود یا شاید طفلی شیطان بادکنکی  دستمالی چیزی و به خاطر آموزش شنا به  چاه فاضلاب هدیه کرده بود  و یا  هر چه که بود از خونه ما  که در طبقه همکف  ساکن هستیم  به شکل چشمه بالا بزنه ......

بماند با این بالا زدگی اولاً متوجه شدیم همسایگان ما در رفاه کامل هستند و نگرانی ما ازبابت دخل وخرج ایشان کاملا بیهوده بوده در درجه دوم مطمئن‌ شدیم که دستگاه گوارش والا مقامات ، بشدت عالی  و طبق ریتم منظم در حال کار کردن هست.( بماند برخی  نیاز به ملین داشتن  ) اما خلاصه مطلب ، نیمه شب ، دقیقا شب عید به خاطر نگرانی از سر ریز شدن کاسه توالت با یک مرکز امداد و اورژانس لوله و چاه بازکنی تماس گرفتیم و درکسری از ثانیه  نیروهای امداد با موتور و ماشین و هلی کوپتر خودشونو به محل حادثه رسوندن ، لوله باز شد و تمام محتویات لوله فاضلاب آپارتمان بر درو دیوار دستشویی طرحی از هنری زد که دو روز طول کشید با ماسک و دستکش و انواع شوینده های خوشبو هَمَرو پاک کنم .

امروز که این خاطرات رو با غرور مرور میکردم دیدم که چه صبورانه و چه قدرتمندانه فوران چشمه ی خود جوش و کنترل کردم دقیقا همون صدای جوشیدن آب مجدد تکرار شد بعد از دو روز   !!!!!!!     

اِی وااااااااای چه صدای ترسناکی .دوباره همون اتفاق تکرار شد ...  

من دیگه تحمل ندارم  

نویسنده: سین جاوید   گردآوری مجله ازمیرتایمز